ببین ؛ بازم امشب دستای منه که خالیه...
منی که با تمام وجود براش جنگیدم.
حتی از جسم خودم، مصالح برای ساختن گذاشتم.
اگه هم نشد حداقل توی ذهنم میگم بخشی از وجودم توشه...
مثل مادر برای فرزندش.
ببین ؛ بازم امشب دستای منه که خالیه...
منی که با تمام وجود براش جنگیدم.
حتی از جسم خودم، مصالح برای ساختن گذاشتم.
اگه هم نشد حداقل توی ذهنم میگم بخشی از وجودم توشه...
مثل مادر برای فرزندش.
تعداد صفحات : 0